• Welcome to پارسی‌لاتک.
 
از تاریخ ۱۳۹۳/۸/۱۴ به دلیل ارائه خدمات بهتر به سایت جدید پرسش و پاسخ مهاجرت کرده‌ایم؛ از این رو امکان عضویت و ارسال پست در تالار غیرفعال شده است. لطفاً برای پرسیدن سوال‌های خود به سایت جدید مراجعه کنید.

ورود به سایت جدید

Main Menu

انتخاب درفش کاویانی به عنوان نماد lollipop

نویسنده vafa, می 07, 2014, 01:58:08 بعد از ظهر

« قبلی - بعدی »

vafa

درفش کاویانی (فایل pdf پیوست شده) به عنوان نماد نرم‌افزار Lollipop انتخاب شده است. در مورد فلسفه این نماد و دلیل انتخاب هر وقت، زمانی داشتم توضیح مفصلی می‌نویسم. همانطور که می‌دانیم درفش کاویانی یک پرچم مقدس بین ایرانیان بوده و نیاکانمان از آن به عنوان نمادی برای آزادی و جنگ با ظلم، ستم و استبداد استفاده می‌کردند. این نماد همچنین نمادی برای ملی‌گرایی و وطن‌دوستی است که در شاهنامه فردوسی بزرگ توجه ویژه‌ای به آن شده است.

با این نماد، دو نماد مقدس ایران زنده شده‌اند (سیمرغ برای زی‌پرشین و درفش کاویانی برای Lollipop).

A.Madanipour

جناب دکتر کارن‌پهلو گرامی، من واقعا سپاسگزار شما هستم.
به عنوان یک ایرانی، به شما افتخار می‌کنم. آرزو دارم  همیشه پاینده و پیروز باشید.

مسهر باقری

سلام وفا جان
بدین وسیله خواستم سپاسی هر چند ناچیز برای زحمت هایی که می کشی داشته باشم و در این پروژه‌ی جدید هم برای شما آرزوی پیروزی دارم. در پایان اگر فرصت کردید کمی در مورد این نماد و علت انتخاب آن بیشتر توضیح بدید ممنون میشم.
پیروز و سربلند باشید

موسوی‌ندوشنی

#3
جناب آقای کارن‌پهلو
با سلام و عرض ادب

بنده علاقه و حساسیت جنابعالی را در خصوص عناصر ایرانی اعم از نمادها و شخصیت‌ها از جمله حکیم فرزانه توس را پی گرفته‌ام و از این روی تقدیر خود را تقدیم می‌کنم.
شما در پایین نوشته خود جمله‌ای از یعقوب لیث صفاری نقل نموده‌اید که به شرح زیر است.

نقل قولدرفش کاویان  همراه من است و امیدوارم که زیر لوای آن بر ملتها حکومت کنم (یعقوب لیث صفاری)

در این جمله واژه ملتها به چشم می‌خورد که جمع کلمه ملت است. در این خصوص با کسب اجازه از محضر شما حقیر بک نکته ناچیز دارم که تقدیم می‌کنم.
اگر منظور از واژه ملت (و حکومت بر آنها) که معادل فرنگی آن ناسیون و یا nation است، که این معنا تا آنجا که من می‌دانم در ادبیات سیاسی مفهومی است متاخر و در قرن سوم هجری که یعقوب لیث صفاری در آن می‌‌ٰزیسته چنین مفهوم و تلقی نزد نیاکان ما از واٰژه ملت وجود نداشته است.
نیاکان ما وقتی از کلمه ملت استفاده می‌کردند مرادشان کیش و آیین و دین بوده است. بنده برای اثبات مدعای خویش فقراتی از اشعار بزرگان ادب پارسی را تقدیم می‌کنم.
خیام
می خور که ز دل کثرت و قلت ببرد/ و اندیشه هفتاد و دو ملت ببرد
سعدی
سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد/ مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد
مولوی
کیش هفتاد و دو ملت جمله قربان تواند/ تا تو شاهنشاه با قربان و با کیش آمدی 
یا
گر به جانش میل باشد جان شوم  همچون هوا/ ور بود عیسی بگیرم ملت ترساییی
حافظ
جنگ هفتاد و دو ملت هم را عذر بنه/ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

از این دست مثال‌ها فراوان است که می‌توان به آنها استشهاد نمود. بنده گمان نمی‌کنم که یعقوب لیث صفاری داعیه حکومت بر ادیان را داشته است؟ که این آرزو  امری ناممکن و یا دست کم غیر منطقی به نطر می‌رسد.
در پایان، مجددا بنده احترام خود را به اندیشه‌ها و تفکرات و حساسیت‌های جنابعالی ابراز می‌دارم و برای شما تندرستی و بهروزی آرزومندم.
با احترام

vafa

نقل قول از: سیدسعید موسوی‌ندوشنی در می 08, 2014, 11:03:03 قبل از ظهر
جناب آقای کارن‌پهلو
با سلام و عرض ادب

بنده علاقه و حساسیت جنابعالی را در خصوص عناصر ایرانی اعم از نمادها و شخصیت‌ها از جمله حکیم فرزانه توس را پی گرفته‌ام و از این روی تقدیر خود را تقدیم می‌کنم.
شما در پایین نوشته خود جمله‌ای از یعقوب لیث صفاری نقل نموده‌اید که به شرح زیر است.

در این جمله واژه ملتها به چشم می‌خورد که جمع کلمه ملت است. در این خصوص با کسب اجازه از محضر شما حقیر بک نکته ناچیز دارم که تقدیم می‌کنم.
اگر منظور از واژه ملت (و حکومت بر آنها) که معادل فرنگی آن ناسیون و یا nation است، که این معنا تا آنجا که من می‌دانم در ادبیات سیاسی مفهومی است متاخر و در قرن سوم هجری که یعقوب لیث صفاری در آن می‌‌ٰزیسته چنین مفهوم و تلقی نزد نیاکان ما از واٰژه ملت وجود نداشته است.
نیاکان ما وقتی از کلمه ملت استفاده می‌کردند مرادشان کیش و آیین و دین بوده است. بنده برای اثبات مدعای خویش فقراتی از اشعار بزرگان ادب پارسی را تقدیم می‌کنم.
خیام
می خور که ز دل کثرت و قلت ببرد/ و اندیشه هفتاد و دو ملت ببرد
سعدی
سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد/ مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد
مولوی
کیش هفتاد و دو ملت جمله قربان تواند/ تا تو شاهنشاه با قربان و با کیش آمدی 
یا
گر به جانش میل باشد جان شوم  همچون هوا/ ور بود عیسی بگیرم ملت ترساییی
حافظ
جنگ هفتاد و دو ملت هم را عذر بنه/ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

از این دست مثال‌ها فراوان است که می‌توان به آنها استشهاد نمود. بنده گمان نمی‌کنم که یعقوب لیث صفاری داعیه حکومت بر ادیان را داشته است؟ که این آرزو  امری ناممکن و یا دست کم غیر منطقی به نطر می‌رسد.
در پایان، مجددا بنده احترام خود را به اندیشه‌ها و تفکرات و حساسیت‌های جنابعالی ابراز می‌دارم و برای شما تندرستی و بهروزی آرزومندم.
با احترام
آقای موسوی، قطعاً اطلاعات شما بسیار بهتر از من بی‌سواد است. نقل‌قول فوق را از ویکی‌پدیا از صفحه زیر برداشته‌ام:

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D9%81%D8%B4_%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C

قسمت آخر مقاله یعنی قسمت «درفش کاویانی و ملی گرایی» را ببینید. منبع نقل‌قول «شاپور شهبازی، نوشتار پرچم، در دانشنامهٔ بزرگ اسلامی»:

http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2695

vafa

#5
البته شاید دانستن این نکته برای شما جالب باشد که نام خانوادگی من و نیاکانم تا قبل از انقلاب «کارن» یا Karen بوده است که با وجود انقلاب پدربزرگم نام خانوادگی‌اش را به خلیقـی تغییر می‌دهد تا حکومت جدید آزار و صدمه‌ای به خانواده  نرسونند. کارن نام پسر کاوه آهنگر است و اگر ادعای نیاکان من درست باشد، کاوه آهنگر نبای بزرگ من خواهد بود. خاندان کارن همچنین یکی از خاندان‌های ممتاز دوران پارتیان و ساسانیان بوده‌اند.

vafa

مقاله ویکی‌پدیای انگلیسی درباره خاندان کارن:

http://en.wikipedia.org/wiki/House_of_Karen

متأسفانه مقاله ویکی‌پدیای فارسی ناتمام است.